بتمن یکی از چهرههای ماندگار دنیای کمیک و سینما است. قهرمانی درونگرا و خفاشپوش که در شهر تاریک گاتهام، تنها به دنبال عدالت میگردد. از دهه ۱۹۴۰ تا امروز، بازیگران مختلفی این نقش را بر پرده سینما زنده کردهاند. هر کدام با سبک و دیدگاه خاص خود، بُعد تازهای به این کاراکتر دادهاند. در این مقاله، همه بازیگران بتمن را به ترتیب زمانی بررسی میکنیم.
لوئیس ویلسون – 1943
اولین نسخه سینمایی بتمن به لوئیس ویلسون تعلق دارد. در سریال سینمایی ۱۵ قسمتی «بتمن»، ویلسون لباسی ساده به تن داشت و در فضایی کلاسیک و پر از پیامهای ملیگرایانه بازی میکرد. این بتمن بیشتر یک قهرمان جنگی بود تا یک کارآگاه تاریک. بازی او ساده و ابتدایی بود، اما برای اولین تجربه سینمایی، قدم بزرگی محسوب میشد.
در سکانسی از فیلم، گفتوگوی بتمن با آلفرد درباره وظیفهاش در برابر شهر، نشانی از شروع شکلگیری شخصیت بروس وین را نشان میداد.
رابرت لاوری – 1949
رابرت لاوری، نسخهای جسورتر و حرفهایتر از بتمن را ارائه داد. در مجموعه سینمایی «بتمن و رابین»، او در کنار دستیارش رابین، به تعقیب یک تبهکار مرموز به نام ویزارد میپرداخت. بازی لاوری نسبت به ویلسون پختهتر بود و فیلم از لحاظ روایت و اکشن قدمی به جلو برداشت.
در سکانسهایی که بتمن در خیابانهای گاتهام رانندگی میکند، فضای هیجانانگیزی ایجاد میشود که برای مخاطبان آن دوره بسیار مهیج بود. این نسخه در ذهن نوستالژیک بسیاری از طرفداران کلاسیک باقی مانده است.
آدام وست – 1966
آدام وست بتمن را به یک پدیده فرهنگی تبدیل کرد. فیلم «بتمن» محصول ۱۹۶۶ و سریال تلویزیونی او، بتمن را با لحنی طنز، رنگهای شاد و دیالوگهای کارتونی ارائه میکردند. با اینکه اجرای وست شوخطبع و اغراقآمیز بود، اما برای بسیاری از بچههای دهه ۶۰ و ۷۰، او بتمن واقعی بود.
صحنه دویدن او با بمبی بزرگ در دست و جمله مشهور «بعضی وقتها هیچجا برای انداختن بمب پیدا نمیکنی»، هنوز یکی از خاطرهانگیزترین لحظات بتمن در فرهنگ عامه است.
مایکل کیتون – 1989 و 1992
مایکل کیتون با دو فیلم به کارگردانی تیم برتون، چهرهای جدید به بتمن بخشید. این بار گاتهام تیره، گوتیک و پر از سایه بود. کیتون با چهرهای آرام و درونی، بروس وینی را به نمایش گذاشت که در سکوت با ترومای گذشتهاش میجنگد.
در «بازگشت بتمن»، لحظه روبهرو شدن او با زن گربهای و دیالوگهای احساسیشان، از نقاط اوج فیلم است. شعار «من شب هستم، من عدالت هستم» از همین دوران در ذهنها ماند.
وال کیلمر – 1995
در «بتمن برای همیشه»، وال کیلمر نسخهای شیکتر و مدرنتر از بروس وین ارائه داد. او بین جدیت و نمایشی بودن بتمن در نوسان بود. طراحی صحنه و لباس در این فیلم رنگارنگتر شد و مخاطبان جوانتر را هدف قرار داد.
در بخشی از فیلم، بتمن با کودکی درون خود روبهرو میشود و از ترسهایی صحبت میکند که هنوز در وجودش زندهاند. این صحنه برای طرفداران نسخههای روانشناسانه بتمن، نقطه قوت محسوب میشود.
جورج کلونی – 1997
فیلم «بتمن و رابین» با بازی جورج کلونی، تجربهای ناامیدکننده بود. کلونی در قالب بروس وین ظاهر مناسبی داشت، اما فیلمنامه، شوخیهای کودکانه و لباس عجیب شخصیتها، باعث شد این نسخه تبدیل به نقطه ضعف مجموعه شود.
در گفتوگویی با آلفرد، زمانی که بروس درباره خانواده و وفاداری صحبت میکند، لحظهای انسانیتر از باقی فیلم را شاهد هستیم. کلونی سالها بعد گفت که آرزو دارد این فیلم هرگز ساخته نمیشد.
کریستین بیل – 2005 تا 2012
سهگانه «شوالیه تاریکی» به کارگردانی کریستوفر نولان، بتمن را به سطحی جدید رساند. بیل بروس وینی عمیق و واقعی را ارائه کرد که در دل ترسهای خود معنا میگیرد. در «بتمن آغاز میکند»، سفر بروس از فردی زخمی به قهرمانی فداکار، با جزئیات روانشناختی پردازش شده بود.
در «شوالیه تاریکی»، گفتوگوی بتمن و جوکر در اتاق بازجویی، یکی از قویترین صحنههای سینمای ابرقهرمانی است. جمله «تو منو کامل نمیکنی، من تورو متوقف میکنم» هنوز نقل محافل است. پایان سهگانه، با فداکاری بروس و ناپدید شدنش، یکی از احساسیترین لحظات کل فرنچایز است.
بن افلک – 2016
بن افلک با ظاهری خسته، سنگین و آغشته به شک، بتمن را به قلمروی تازه برد. در «بتمن علیه سوپرمن»، بروس وینی را میبینیم که دیگر به قهرمانی کلاسیک اعتقادی ندارد. افلک نسخهای خاکستری و شکاک از این شخصیت ارائه داد که خشونتش از درونش میجوشید.
سکانس مبارزه در انبار و استفاده از ابزارهای خاص، یکی از اکشنترین صحنههای مجموعه است. جمله «اگر فقط یک درصد احتمال بدی وجود داره، باید مثل یک تهدید قطعی باش برخورد کنیم» ذهنیت آسیبدیده این بتمن را نشان میدهد.
رابرت پتینسون – 2022 تا کنون
در فیلم «بتمن» ساخته مت ریوز، رابرت پتینسون بتمنی جوان، پرشور و گوشهگیر را بازی میکند. این نسخه نهتنها پر از سایه و باران است، بلکه استعداد کارآگاهی بروس وین بیش از هر فیلم دیگری پرداخته شده. پتینسون تصویری سرد و مرموز از بروس را ارائه داد که بهجای اعتماد به جهان، از انتقام تغذیه میکرد.
دیالوگ «من انتقامم» که در ابتدای فیلم مطرح میشود، بتمن را نه یک قهرمان، بلکه موجودی در مرز خشم و عدالت نشان میدهد. تعقیب با پنگوئن و گفتوگوهای بیکلامش با زن گربهای، بتمنِ جدید را در لایهای انسانی و سرد غرق میکند.
در تمام این سالها، بتمن با هر بازیگر، لباسی تازه به تن کرده و بازتابی از جهان اطرافش شده. از آدام وستِ شاد تا کریستین بیلِ تاریک و از افلکِ خسته تا پتینسونِ خشمگین، بتمن همیشه با زمانه پیش آمده است.